عصر خودرو

مدیرعامل کارگزاری تدبیرگران فردا در گفت‌وگو با " عصر بازار" مطرح کرد:

مشکلات بانکی، خشکسالی و صندوق‌های بازنشستگی سه ابرچالش اقتصاد ایران

عصر بازار- در کمتر از چند روز مانده به اجرایی شدن تحریم‌های آمریکا، اگر بخواهیم نگاهی گذرا به تحولات اقتصادی داشته باشیم؛ آنچه بیش از هر موردی خودنمایی می‌کند، چالش‌های چندجانبه و فراگیری است که اقتصاد ایران با آن درگیر است و به نظر می‌رسد این مشکلات اقتصاد ایران به مرحله‌ای رسیده است که دیگر نمی‌توان راه‌حل‌های صرفا اقتصادی برای آن متصور شد و تصمیمات سخت و پر هزینه سیاسی شاید تنها راه‌حل گذر از این جاده خطرناک باشد.

مشکلات بانکی، خشکسالی و صندوق‌های بازنشستگی سه ابرچالش اقتصاد ایران
نسخه قابل چاپ
جمعه ۲۲ تير ۱۳۹۷ - ۱۴:۴۱:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار» ، در همین راستا محسن رحمتی مدیرعامل "کارگزاری تدبیرگران فردا" اعتقاد دارد که کلیدی‌ترین مشکل ساختاری اقتصاد ایران، نبود سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری عقلانی و دخالت زیاد سیاسیون در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی است. در ادامه متن کامل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

    بزرگترین چالش‌های پیش روی اقتصاد ایران را در چه می‌بینید؟
    به این سوال باید از چند منظر جواب داد. از منظر مسائل داخلی، شاید کلیدی‌ترین مشکل ساختاری اقتصاد ایران نبود سیاستگذاری و تصمیم گیری عقلایی یا به بیان دیگر دخالت بسیار زیاد سیاسیون در تصمیم‌گیری اقتصادی کشور است. بسیاری از مشکلات امروز کشور راه‌حل‌های ساده و امتحان شده‌ای در سطح دنیا دارد، با این حال به نظر می‌رسد تصمیم‌گیران در دولت و مجلس توانایی تحمل هزینه‌های سیاسی آن را ندارند. به مثال دولت در سال 1396 حدود 35 میلیارد دلار یارانه انرژی پرداخت کرده که بیش از 16 میلیارد دلار آن به بنزین و گازوئیل و 14 میلیارد دلار آن به گاز بوده است. در حالیکه کل درآمد صادرات نفت کشور در این سال حدود 41 میلیارد دلار بوده است. به عبارت دیگر در سال 1396 دولت برای پایین نگه داشتن قیمت‌های حامل‌های انرژی، حدود 85% درآمد فروش نفت خود را صرف یارانه بخش انرژی کرده که در نهایت نتیجه‌ای جز اصلاح نشدن الگوی مصرف و اسراف منابع یا قاچاق بنزین و گازوئیل نداشته است.
    جهت درک عمق مشکل کافی است به این نکته توجه کنیم که مصرف روزانه بنزین در کشور ترکیه - کشوری با جمعیت و تعداد خودرویی تقریبا برابر با ایران – 8 میلیون لیتر در روز است در حالیکه در ایران مصرف روزانه بنزین بیش از 80 میلیون لیتر است. با تمام این تفاسیر در بررسی بودجه سال 1397 در مجلس شورای اسلامی پیشنهاد دولت برای افزایش قیمت حامل‌های انرژی بخاطر نگرانی‌های اجتماعی حذف گردید!
    مشابه اینگونه مشکلات و تصمیم‌گیری‌های غیراقتصادی در نظام تصمیم‌گیری کشور ما فراوان می‌توان مشاهده کرد. با این حال شاید اگر بخواهیم به برخی چالش‌های بزرگ پیش روی اقتصاد اشاره کنیم که بدون حل آنها سخت می‌توان پایداری اقتصاد را متصور بود، قطعا سه ابرچالش مشکلات بانکی، خشکسالی و صندوق‌های بازنشستگی در صدر چالش‌های اقتصادی قرار می‌گیرند.
    از منظر خارجی هم مشکلات سیاسی ایران با برخی از کشورهای دیگر که در نهایت موجب بالا نگه داشتن ریسک سرمایه‌گذاری خارجی در کشور شده، اصلی‌ترین مانع در جذب تکنولوژی و سرمایه خارجی در ایران است. این در حالی است یکی از اصلی‌ترین نیازهای اقتصاد کشور برای گذر از وضعیت موجود ارتقا بهره‌وری با استفاده از تکنولوژی‌های به روز و سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها و پروژه‌های بزرگ، به طور خاص در حوزه نفت و پتروشیمی است. بدون ورود تکنولوژی و سرمایه به کشور سخت می‌توان به افزایش اشتغال و بالا بردن رشد اقتصادی امید داشت.

    به مشکلات بانکی، صندوق‌های بازنشستگی و خشکسالی به عنوان ابرچالش‌های اقتصاد ایران اشاره کردید، در این بین عملکرد دولت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
    با وجود سیاست‌های خوب اقتصادی دولت آقای روحانی در اوایل دوره اول خدمت‌شان، به مرور برخی تصمیم‌گیری‌های اشتباه دولتمردان - یا ناآگاهانه و یا از روی فشار سیاسیون کشور – بیشتر دستاوردهای اقتصادی دولت ایشان را تحت‌الشعاع قرار داد. اجازه ندادن به افزایش تدریجی قیمت ارزهای خارجی در مقابل دلار در دولت اول ایشان یکی از اشتباهات رایج در اکثر دولت‌های کشور ماست که در نهایت خود را با یک جهش ارزی در چند سال بعد نشان می‌دهد که این جهش در اواخر سال 96 و اوایل امسال تجربه شد. برجام فرصت خوبی بود که به سرعت میزان سرمایه‌گذاری خارجی در کشور زیاد شود تا علاوه بر استفاده از مزایای اقتصادی آن امکان تحریم مجدد ایران از سوی قدرت‌های خارجی سخت‌تر شود که متاسفانه این امر به دلیل فراهم نبودن ساختارهای قانونی و کارشکنی‌های  برخی دلواپسان حضور خارجی‌ها در ایران، ناکام ماند. به عنوان مثال می‌توان به زمان بسیار زیاد جهت تائید قرارداد جدید نفتی (IPC) در مجلس و مراجع تصمیم‌گیری و از دست رفتن فرصت جذب سرمایه‌گذاری خارجی در صنعت نفت اشاره کرد. همچنین قرارداد حضور مستقیم برخی خودروسازان خارجی در ایران برای رقابت با خودروسازان داخلی با وجود امضا شدن، هرگز عملیاتی نشد تا اینکه با خروج آمریکا آن قرارداد عملا فسخ شد.
    یکی دیگر از اشتباهات دولت که شاید در سال‌های آتی اثرات ویران کننده‌ای در اقتصاد داشته باشد اصلاح نشدن نظام بانکی کشور و حل مشکلات آنها است. بانک‌ها با وجود دارائی‌های موهومی که در دلشان وجود دارد و با توجه به نرخ بالای سود پرداختی به سپرده‌گذاران در عمل به سمت ورشکستی حرکت می‌کنند و این برای اقتصاد کشور می‌تواند هزینه‌های بسیار بالایی را به همراه داشته باشد.
    افزایش بسیار زیاد نقدینگی در کشور، انتشار گواهی سپرده 20% در انتهای سال 96، عدم مدیریت مشکلات ارزی در اوایل سال 97 و تیم اقتصادی ضعیف دولت دوم آقای روحانی از دیگر نکات منفی کارنامه اقتصادی دولت است.

    در روزهای اخیر شاهد رکوردزنیهای پی‌درپی شاخص بورس و شکاندن سقف تاریخی آن بودیم، دلیل این مسدله را چه می‌دانید؟
    بورس تهران در در حال تجربه‌ای مشابه سال 1392 است. در تمامی کشورها فضای تورمی همانطور که موجب افزایش قیمت کالا و خدمات می شود موجب بالا رفتن سود اسمی شرکت‌ها و به طبع آن افزایش قیمت سهام در بورس‌ها می‌شود. با افزایش قیمت ارزهای خارجی در کشور، در موج اول برخی از شرکت‌هایی که درآمد ارزی دارند همانند شرکت‌های صادرکننده با افزایش سودآوری مواجه می شوند و فعالان بازار سرمایه اقبال بیشتری به خرید این گونه سهام پیدا می‌کنند. در موج دوم، تورم ایجاد شده در کشور قیمت کالا و خدمات را افزایش داده که این امر سود اسمی برخی دیگر از شرکت‌ها را افزایش داده و در نهایت موجب افزایش قیمت سهام این شرکت‌ها می‌شود. از سوی دیگر نیم نگاهی به وضعیت بازار سرمایه در سال 92 می‌تواند به ما مسیر بازار را در امسال نشان دهد. با توجه به رشد تقریبا 200% قیمت دلار در سال 91 و 92 ، بازار سرمایه در سال 92 رشدی تقریبا 120% را تجربه کرد که به نظر می‌رسد با درنظر گرفتن برخی محدودیت‌ها رشد فعلی بازار سرمایه نیز کماکان ادامه داشته باشد.

    در صحبت‌ها به تاثیرپذیری بورس از اقتصاد اشاره کردید، بر این اساس آینده بازار سرمایه را چگونه می‌بینید؟

    همانطور که گفته شد هنوز اثر افزایش قیمت دلار و تورم ایجادی به طور کامل در بازار سرمایه دیده نشده است؛ بنابراین به نظر می‌رسد در کوتاه مدت بازار هنوز امکان رشد داشته باشد. با این حال ریسک‌های زیادی پیش روی بازار است که امکان پیش‌بینی بلندمدت آن را سخت می‌کند. بازگشت تحریم‌های آمریکا و میزان تبعیت سایر کشورها از آن، نکته‌ای است که بسیاری از شرکت‌ها را نگران کرده و میزان اثرگذاری آن بر فروش برخی شرکت‌ها در آینده معلوم خواهد شد. همچنین مشکلات ساختاری در اقتصاد کشور که می‌تواند به بحران‌های اجتماعی تبدیل شود نیز از مسائلی است که فعالان بازار سرمایه را نگران خواهد کرد و ممکن است به سرعت جهت بازار را عوض کند. اینکه آیا ریزشی همانند دی ماه 92 اتفاق بیافتد بستگی به میزان رشد قیمت‌ها در ماه‌های آینده و مشخص شدن ریسک‌های سیاسی دارد اما شخصا بعید میدانم چون بازار تجربه آن سال را دارد و محتاط‌تر عمل خواهد کرد.

    در ماه‌های گذشته شاهد هجوم نقدینگی به بازارهای غیرمولد مانند دلار و سکه بوده‌ایم، چه راهکاری پیشنهاد می‌کنید که این نقدینگی به سمت بورس که بازاری مولد است سرازیر شود؟
    اولین قدم افزایش فرهنگ سهامداری و آموزش مردم و سهاداران است. واقعیت این است که حتی بیشتر افراد فعال در بازار سرمایه از مبانی تحلیل یک شرکت اطلاعتی ندارند و صرفا بر مبنای خبر و توصیه خرید و فروش می‌کنند و هرچه بتوان این آگاهی و آموزش را افزایش داد افراد بیشتری جذب بازار سرمایه شده و منابع خود را در این بازار سرمایه گذاری می کنند.
    نکته بعد توسعه ابزارهای سرمایه‌گذاری و مدیریت ریسک در بازار سرمایه است. یکی از کمبودهای بازار سرمایه ایران ابزارهای مدیریت ریسک است که تنظیم سطح ریسک پورتفوی برای مدیران سرمایه گذاری را سخت می‌کند. توسعه ابزارهای مشتقه به عنوان اصلی‌ترین ابزار مدیریت ریسک در  بازارهای مالی سهم به سزایی در توسعه نوآوری و کشاندن منابع به بازار سرمایه می تواند ایفا کند.

    برچسب ها