به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار» ، "برندسازی" برای هر کسب و کاری مهم است و می‌تواند بر تمایل مشتری به حمایت از خرید محصول یک برند خاص، از طریق ویژگی‌های روان شناختی مصرف‌کننده اثرگذار باشد؛ این در حالی است که هر برندی در پشتوانه خود داستانی دارد که باعث می‌شود، مصرف‌کننده به آناعتماد کرده و شرکت را سال‌ها همراهی کند.

شما معمولا درباره برندها، موسسان و تاریخچه آن‌ها اطلاعاتی دارید و خودتان یا اطرافیانتان از محصولات آن استفاده کرده‌اید؛ بنابراین اگر نشان محصولات را ببینید، فورا برند را تشخیص داده و محصولاتی که قبلا از آن برند خریداری کرده‌اید را به یاد می‌آورید.

بنابراین در فرآیند خرید هنگامی که چشمان شما یک محصول را می‌بیند، مغز شما اطلاعاتی را درباره ویژگی‌های منحصر به فرد آن محصول و شرکت تولیدکننده‌ی آن، مخابره می‌کند که به آن "تصویر برند" می‌گویند و می‌تواند در انتخاب آن محصول نقش مهمی را ایفا کند. بنابراین "تصویر برند"، شناخت مصرف‌کننده از محصول خاص یک برند است که در نتیجه‌ی آن یک احساس و ارتباط هیجانی در فرد به وجود می‌آید.

همچنین "تصویر برند" درباره ویژگی‌های طرفداران خود، اطلاعاتی را منعکس‌ می‌کند که با خرید محصول از برند خاصی می‌خواهند آن را نشان دهند. در واقع "تصویر برند" بخش ضروری مدیریت برند است که از طریق آن همه محصولات و خدمات می‌توانند با جزئیات کارکردی، نمادین و تجربی نشان داده شوند.

"تصویر برند" چگونه بر فروش تاثیر گذار است؟

بازاریابی شرکتی در تلاش است تا تاثیر مستقیمی بر فروش و سهم بازار داشته باشد، اما این تنها عامل موثر بر کارایی یک صنعت نیست. وجود یک تصویر مثبت از برند برای موفقیت شرکت ضروری بوده و از یک نام آشنا که از طریق راهبردهای تبلیغاتی سنتی ارائه می‌شود، فراتر است.

در واقع، راهبرد یکپارچه‌سازی بازاریابی و برندسازی در افزایش سهم بازار، بسیار موثر است و اگر فعالیت‌های بازاریابی بتواند شرکت شما را به سطوح بالایی برساند و یک تصویر برند مثبت ایجاد کند، در نتیجه می‌توانید بر رفتار خرید مصرف‌کننده اثر گذاشته و حتی از طریق آموزش، آن را تغییر دهید.

با گسترش برندها در بازار، فرآیند تصمیم‌گیری خرید مصرف‌کنندگان، بیشتر و بیشتر به جای ماهیت محصول، بر اساس "تصویر برند" آن‌ها شکل می‌گیرد و یک شرکت با  "تصویر برند" موفق، محصول و شرکت خود را به ابزاری نیرومند برای نفوذ در بازار تبدیل می‌کند.

"تصویر برند" و"رضایت از محصول" نیرو محرکه‌ی وفاداری مشتریان به برند است و هدف اصلی بازاریابان، علاوه بر راهبردهای بازاریابی، اثرگذاری بر ادراک و نگرش خریدار نسبت به برند، ایجاد تصویر مثبت از برند در ذهن مشتری، تحریک خرید از برند و در نهایت افزایش فروش، حداکثرسازی سهم بازار و توسعه سرمایه برند است.

"تصویر برند" یک محصول، محرک کلیدی سرمایه برند شرکت اصلی نیز هست و بر درک کلی مشتری و احساس او درباره یک برند تاثیر دارد که این عامل می‌تواند بر رفتار مصرف‌کننده نیز موثر باشد. بنابراین، "ادراک ذهنی" مشتری از یک برند (نگرش، ارزیابی، رضایت و ...) کلید سرمایه برند است و اگرچه تصمیم مصرف‌کننده، تحت تاثیر ویژگی‌ها و مشخصات برند است، اما به وسیله ادراک مشتری از "تصویر برند" تعیین می‌شود.همچنین با وجود عواملی مانند تغییر سبک زندگی و روش پردازش اطلاعات مشتری، "تصویر برند" عامل موثر بر تصمیمات مصرف‌کننده است.  

به این ترتیب، اگر قصد دارید نماینده فروش یک برند خاص باشید، باید از "تصویر برندی" که قصد فروش آن را دارید، آگاه بوده و مطابق آن، روش و زبان خود را هماهنگ کنید. همچنین اگر قصد دارید با شرکت جدیدی کار کنید، تنها کافی است با آن‌ها به مذاکره بنشینید و ببینید مخاطبانشان چه کسانی هستند، نشان آن‌ها چیست و از توسعه و القای "تصویر برند" چه هدفی دارند.

درک مخاطب هدف و شخصیت مشتری، برای حفظ برند شما در ذهن‌ها باید به روندی طبیعی تبدیل شود؛ اما نباید عمومی شده و همه خریداران به یک چشم دیده شوند. چون به احتمال زیاد نیاز دارید با هر دسته از مخاطبان به صورت متفاوتی سازگار شوید.

تصویر برند و نگرش مشتری

شناسایی برند در میان مصرف‌کننده، باید پیش از هر فعالیت دیگری در دستور کار قرار گیرد. تصویر و آگاهی از برند، اساس و منبع سرمایه شرکت است. تصویر مثبت از یک برند می‌تواند با برقراری پیوند قوی و منحصر به فرد ویژگی‌های برند در حافظه مشتری و از طریق فعالیت‌های بازاریابی ایجاد شود. اگر مشتری درباره برند اطلاعات خوبی داشته باشد، شرکت می­تواند علاوه بر افزایش فروش، زمان و سرمایه کمتری را صرف توسعه برند خود کند.

همچنین سرمایه برند از اطمینان مشتری به برند حاصل می‌شود و هرچه این اطمینان بیشتر باشد، مشتری بیشتر مایل به صرف هزینه برای خرید محصولات آن شرکت است. این اطمینان از پنج مسیر مهم به دست می‌آید؛ مسیر اول، انجام مناسب وظایف بر اساس برنامه‌ریزی‌های انجام شده است. مسیر دوم، ارتباط تصویر اجتماعی با خرید از برند، مسیر سوم بازشناسی مشتری و دلبستگی احساسی با برند، مسیر چهارم تعادل میان ارزش برند و عملکرد آن و پنجم، اعتماد مشتری به برند است.

در نهایت با ترویج برند در بازار، مشتری به جای محصول، بر پایه "تصویر برند" برای خرید تصمیم‌گیری می‌کند. به علاوه، زمانی که تصویر برند با خودپنداری شخص همراه باشد، مشتری آن محصول را ترجیح خواهد داد. خودپنداری، مجموعه‌ای از ادراکات درباره خود شامل عواملی مانند ظرفیت‌ها، ویژگی‌ها، نقاط ضعف، ظاهر و شخصیت است و هر فرددر هنگام خرید یک محصول، تمایل دارد که تصویر ذهنی‌ از خودش با "تصویر برند" انتخابی‌اش هماهنگ باشد.

تاثیر تصویر برند بر رفتار مشتری

مصرف‌کننده در مدت زمانی طولانی با یک برند ارتباط برقرار می‌کند و ممکن است برای او حس نوستالژی پیدا کند که در نتیجه‌ی آن، اعتماد و عوامل هیجانی شکل‌گرفته و باعث می‌شود، خریدار محصول یک برند خاص را در حالی انتخاب کند که انتخاب‌های بهتری نیز وجود داشته باشد.

مهم‌ترین عامل پیش‌بینی کننده‌ رفتار مصرف‌کننده، رضایت و وفاداری است؛ رضایت مشتری به ارزیابی کلی او از تجربه خرید محصولات باز می‌گردد و تایید انتظارات خریداران، شاخص اصلی رضایت مشتری است. به این ترتیب، زمانی که کارکرد محصولات از انتظار مشتری فراتر است، رضایت مشتری نیز بیشتر می‌شود.

سوپر مارکت‌ها عاملی موثر برای شناسایی برند

زمانی که اطلاعات نام و نشان برند شما در ذهن مشتری کامل شد، نیاز دارید خدمات بهتری به مشتری ارائه دهید که نشان دهد بهترین و مناسب‌ترین گزینه برای آن‌ها هستید. رضایت مشتری از طریق 4 عامل زیرساخت، خدمات فروشگاهی، فعالیت‌های فروش و تسهیلات به وجود می‌آید و یک برند می‌تواند با استفاده از خدمات بانک الکترونیکی، تلفن ثابت و همراه و صنعت سوپرمارکت‌ها بر آگاهی مصرف‌کننده از مشتری اثرگذار باشد.

وفاداری نیز با افزایش رضایت مشتری و خرید مکرر از یک برند خاص تعریف می‌شود و "تصویر برند"، نیرو محرکه مهم وفاداری مشتری است. بنابراین، در صنعت سوپرمارکت، تصویر مطلوب از برند، جهت افزایش وفاداری مشتری بسیار سودمند است.