عصر خودرو

اقتصاد دولتی باید به اقتصاد خصوصی تبدیل شود

عصر بازار-محسن رفیق‌دوست اظهار کرد :دولت باید راه برای بازار سرمایه و کسب‌وکار هموار کند. کسب‌وکار باید آزاد باشد.

اقتصاد دولتی باید به اقتصاد خصوصی تبدیل شود
نسخه قابل چاپ
سه شنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۹:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار» به نقل از ایرنا, محسن رفیق‌دوست تداعی‌کننده روز 12 بهمن 57 است،‌ روزی که آیت‌الله خمینی(ره) پس از سال‌ها تبعید وارد فرودگاه مهرآباد شدند. یاران وی ستادی برای استقبال از او تشکیل دادند. با تدابیری که اندیشیده شد رفیق‌دوست به‌عنوان راننده آیت‌الله انتخاب شد. رفیق‌دوست و حضورش در شکل‌گیری انقلاب از آنجا آغاز نشد، بلکه قبل از انقلاب او جزو مبارزان علیه رژیم شاهنشاهی بود و چند سال از عمر خود را نیز در زندان سپری کرده بود.

    دوران سخت و دشوار برای رفیق‌دوست و دوستانش سپری شد و با به‌ثمرنشستن درخت انقلاب سال‌های سیاه به پایان رسید و سیاهی جایش را به روشنی داد. نام حاج‌محسن با انقلاب و مبارزه گره‌خورده است. وی از اعضای اصلی تشکیل‌دهنده سپاه پاسداران بوده است. او از همان ابتدا سر پرسودایی داشت. وی در خاطراتش به هم‌رزمش خود علی صالح‌آبادی می‌نویسد: و مصدق در روستای احمدآباد در تبعید و حصر بود از طریق یک کانال آب که از باغ محل حصر مصدق به بیرون می‌آمد، از آنجا به داخل باغ رفته و با مصدق دیدار و درباره آیت‌الله خمینی با او گفت‌وگو کرده است و پس از گپ و گفت از همان کانال خارج شده، بدون اینکه مأموران او را ببینند. این مبارز راه آزادی در نمایشگاه مطبوعات به غرفه ستاره صبح آمد. گفت‌وگویی با وی انجام دادیم در ادامه می‌خوانید.

    آقای رفیق‌دوست درباره دوران مبارز پیش از انقلاب و شرایط سیاسی آن دوران برای خوانندگان ما قدری توضیح توضیح دهید؟
    آن زمان مبارزان دودسته بودند. یکی مذهبی‌ها و دیگری کمونیست‌ها. البته برای رژیم فرقی نمی‌کرد، چون هرکدام را که شناسایی می‌کرد، دستگیر و روانه زندان می‌کردند. ساواک آن‌قدر افراد را تحت‌فشار می‌گذاشت تا بتواند بقیه مبارزان را کشف کند. آنچه در داخل زندان اتفاق می‌افتاد این بود که مذهبی‌ها کمتر زبانشان باز می‌شد تا چپی‌ها. وقتی جمعیت چپی‌ها را در زندان بیشتر می‌دیدید گمان می‌کردید تعداد آن‌ها در بیرون هم زیاد است. بحثی داخل زندان شد، گفتم من آمدم اینجا و قبلش هم با دانشجوها ارتباط داشتم و هم با روحانیون و هم با بازاری‌ها و غیر از خودم هیچ‌کسی را لو ندادم که به زندان بیاید. ولی مردی کنار من بود که بعد از انقلاب هم هنرپیشه شد.

    حزبی هم به وجود آورده برای ساختن طبقه کارگر، یعنی می‌گفت اول طبقه کارگر را درست کنیم بعد انقلاب پرولتاریا کنیم. این‌ها در کل تعداد اعضای حزبشان 86 نفر بود که عین این 86 نفر به زندان آمده بودند. رژیم فشار وارد می‌کرد و فشارها روی مذهبی‌ها بیشتر بود. ولی به حمدالله ما ماندیم و دوام آوردیم و انقلاب را هم دیدیم.

    از شرایط آن دورانی برای ما بگویید که شما و آقای صالح‌آبادی و دیگر دوستانتان مبارزه می‌کردید؟
    تمام مبارزان، باوجوداینکه ازنظر افکار از هم جدا بودند، هنوز هم هستند و فعالیت می‌کنند. به‌جز چپی‌ها که نتوانستند با انقلاب سازش کنند همه در اصول باهم هستند. من از انقلاب تعبیری دارم. به نظر من انقلاب قطاری بود که امام آن را ساخت و خودش هم راننده آن بود. وقتی برای نظام رأی گرفتند 98.2 درصد مردم به تغییر نظام از سلطنت به جمهوری اسلامی رأی دادند. یعنی همه سوار این قطاری می‌شدند که فرمانش در دست امام بود. قطار حرکت کرد. کمی که جلو آمدیم دیدیم جبهه ملی پیاده شد.

    وقتی دیدند نمی‌توانند انقلاب را تحمل کنند کوپه عقب رفتند و چپی‌ها یکی‌یکی پیاده شدند. آخرین گروهی که از این قطار پیاده شد نهضت آزادی بود. بقیه که در قطار ماندند اعتراض هم دارند، ولی با انقلاب هستند. کسانی که با انقلاب مانده‌اند و دارند، زندگی می‌کنند. کسانی که مخالف هستند هم همگی زیر چتر انقلاب قرار گرفته‌اند و برای پیروزی و تحقق آرمان‌های آن در تلاش‌اند.

    شما اوضاع امروز را چگونه می‌بینید؟
    با توجه به حرفی که امام از ابتدا گفتند، که باید وحدت کلمه داشته باشیم، باید گفت که شرایط امروز ایجاب می‌کند تا همین هدف تحقق پیدا کند. امروز تمام جناح‌ها، با توجه به اینکه دشمنی علیه ما انبوه شده و ما باید بیدار و هوشیار باشیم و تا دیدند دشمن قصد فاصله‌انداختن بین سپاه و ملت را دارد همه هشیار شدند و به هم پیوستند و از سپاه حمایت کردند. به نظر من جناح‌های سیاسی هم باید در شرایط کنونی همین کار را بکنند.

    **شرایط اقتصادی کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
    به نظرم شرایط اقتصادی خوب نیست و تا دولت به حرف آقا، که اقتصاد مقاومتی است، برنگردد شرایط خوب نمی‌شود، خارجی‌ها اقتصاد ما را بهبود نمی‌بخشند. برخی عقیده دارند برای گره‌گشایی از اقتصاد باید سرمایه خارجی وارد کار شود. من این را به چنین جامعیتی قبول ندارم و عقیده دارم اگر آن هم ضرورت داشته باشد باید ابتدا اقتصاد در داخل و به دست مردم شکوفا شود و بعد نیروهای سرمایه‌گذار خارجی مشارکت کنند. راه‌حل بهبود اقتصاد این است که صددرصد اقتصاد مردمی و خصوصی و دولت از اقتصاد خارج شود، یعنی اقتصاد دولتی باید به اقتصاد خصوصی تبدیل شود .

     شما هم اقتصاد سنتی می‌دانید و هم اقتصاد مردمی و مدرن را می‌شناسید. بنگاه‌داری هم کرده‌اید و رئیس بنیاد مستضعفان هم بوده‌اید. برای برون‌رفت کشور از اقتصاد دولتی چه راهکاری پیشنهاد می‌کنید؟
    دولتی‌ها امروز نشسته‌اند و بیش از 1500 قانون و بخشنامه و مصوبه را که سد راه کسب‌وکار است استخراج کرده‌اند. اگر بخواهید کوچک‌ترین کاری را راه‌اندازی کنید باید از 27 جا استعلام بیاورید. این فرایند سرمایه و مزیت نسبی را از بین می‌برد. لذا دولت باید همه این‌ها را یک‌شبه و با یک انقلاب حل کند و راه برای بازار سرمایه و کسب‌وکار هموار کند. کسب‌وکار باید آزاد باشد. قانون می‌گوید که ایجاد صنایع داخل 120 کیلومتری شهرها ممنوع است. اصل این قانون غلط است. یعنی کارگاه‌های تعمیراتی و کارخانه ساعت‌سازی موبایل و... چه اشکالی دارد اگر در شهرها احداث شود؟ برای مجوز باید از هفت‌خوان عبور کرد.

    برچسب ها