عصر بازار- شاید بتوان گفت، یکی از وعدههای شیرین دنیای جدید به انسانها این است که هرکس میتواند و آزاد است در پی آرزوی پیشرفت و خوشبختی خود حرکت کند و برای آن امکانات لازم را در اختیار خواهد داشت. این همان چیزی است که تحت عنوان دموکراسی سازی از آن یاد میشود.
به گزارش پایگاه خبری «عصربازار»، به عبارت سادهتر دموکراسیسازی یا همگانی سازی یعنی اینکه هر فرد بتواند در یک زمینه خاص کنترل مناسبی بر روی آینده خود داشته باشد. در دنیای امروز امکانات اولیه رفاه و زندگی مانند برق، آب و غذا، بهداشت، خانه، آموزش و اطلاعات همگانی شده است و تمامی انسانها امکان دسترسی به آن را دارند. همچنین منابع سیاسی و توان تصمیمگیری درباره آینده سیاسی هر فرد نیز در بستر وجود دموکراسی سیاسی همگانی شده است. بنابراین بسترهای ابتدایی برای وعده قرن جدید مهیا شده است. همچنین بستر اقتصاد نیز درگیر دموکراسی سازی شده است. در قرن حاضر هر فردی میتواند سعی کند تا با استفاده از تخصیص بهینه منابع جامعه، آینده اقتصادی خود را به وسیله سرمایهگذاری مدیریت کند.
اما مانند تمامی جنبههای عمومی شدن توان تصمیمسازی هر فرد برای آینده خود، دموکراسی سازی اقتصادی نیز دچار محدودیتهایی است. بزرگترین محدودیت دموکراسیسازی اقتصاد پیچیدگی آن است. وارن بافت در یکی از جملات مشهور خود در دنیای سرمایهگذاری میگوید: "اگرچه سرمایهگذاری ساده است اما کار راحتی نیست". به عبارت دیگر در دنیای امروز شاید بتوان گفت به واسطه وجود بازارهای مالی هر فردی توان آن را خواهد داشت که در بازار سرمایهگذاری کند و فرآیند اجرایی آن ساده باشد. اما سوال مهم این است که آیا افراد میتوانند به صورت اجرایی و واقعی برای خود بازدهی مناسبی کسب کنند؟ آیا دانش مالی کافی برای این سرمایهگذاری وجود دارد؟ آیا انتظارات عقلایی و برنامهریزی مالی به اندازه کافی عمومیت پیدا کرده است؟ آیا تضمینی برای تخصیص صحیح منابع وجود خواهد داشت؟
دموکراسی سازی سرمایهگذاری را مانند سایر ابعاد دموکراسی سازی میتوان در سه زیرعامل، تمایل و انگیزه عمومی، سطح دسترسی عمومی به منابع و ابزار اثرگذاری عمومی به واکاوی نشست. به صورت یک قانون اقتصادی میتوان گفت که عموماً انگیزه سرمایهگذاری و تمایل عمومی به پسانداز در تقابل با نیاز مصرفی قرار میگیرد. در تعریفی ابتدایی از پسانداز و سرمایهگذاری میتوان گفت سرمایهگذاری اقدامی است که افراد منافع مصرفی امروز خود را به خاطر منفعت مصرفی بالاتر در زمان آتی به تاخیر اندازند. بنابراین دو عنصر بسیار مهم در فرآیند انگیزه سرمایهگذاری وجود دارد: ابتدا پایداری شرایط کلان که به معنای کاهش ریسک عدم توان مصرف در زمان آتی است و همچنین مازاد منفعت آتی است که ناشی از تحمل ریسک است. پس به مانند مابقی ابعاد دموکراسی سازی منابع و شرایط کلان کشوری اثر مستقیمی بر روی تمایل سرمایهگذاری خواهد داشت. با توجه به گسترش اقتصادی کشور و بهبود عوامل کلیدی به نظر میرسد که کشور در زمان کنونی پتانسیل بالایی برای جذب سرمایهگذاری دارد و تمایل عمومی برای استفاده از این بستر رو به گسترش است.
در بعد دوم به عنصر بسیار مهمی میرسیم که سطح دسترسی عمومی برای تخصیص منابع در حوزههای گوناگون چگونه است. در حال حاضر بازار سرمایه ایران رشد بسیار خوبی داشته است و هر روز به تعداد ابزارهای این بازار افزوده میشود. بازار سرمایه ایران به واسطه استفاده از ابزارهای بدهی مثل انواع صکوک و صندوقهای با درآمد ثابت توانسته است مسیر را برای پیوند سرمایهگذاری عمومی و بازار پول ایجاد نماید. همچنین تلاشهای جدید بازار فرابورس برای راه اندازی صندوقهای جسورانه و بازار شرکتهای کوچک و متوسط دسترسی عمومی به بازار شرکتهای کوچک و متوسط را تسهیل کرده است. اگرچه رشد هرچه بیشتر ابزارهای مورد استفاده شرکتهای کوچک و متوسط میتواند به همگانی سازی اقتصاد کمک کند. به عبارت دیگر گسترش ابزارهای تامین مالی جمعی، تامین مالی بر پایه بدهی شرکتهای کوچک و متوسط، صندوقهای پروژه و سایر ابزارهای تامین مالی برای شرکتهای کوچک و متوسط میتواند این رشد را ایجاد کند. همچنین بازار سرمایه با گسترش محدوده خدمات خود می تواند به عمومیتر شدن بازار سرمایه و اقتصاد کمک کند. یکی از زمینههای بسیار جذاب، ارتباط بیمه و بازار سرمایه است گسترش ابزارها و اوراق بر پایه بیمه یکی از راهکارها و خلاهای بازار سرمایه است. همچنین گسترش ابزارهای بازارهای جایگزین مثل سرمایهگذاریهای سهام خصوصی، نیماشکوب، زمین و مستغلات، داراییهای حقیقی، آثار هنری، سرمایهگذاری با ابزارهای پیشرفته مالی و غیره زمینههایی است که گسترش آن میتواند از این بعد به دموکراسی سازی سرمایهگذاری کمک کند.
در بعد سوم یک چالش جدی قرار دارد. چالشی که در پیش از دهه اخیر راهکاری برای آن وجود نداشت. چگونه میتوان در دنیای کنونی برای تعداد بسیار زیادی از افراد که احتیاج دارند آینده مالی خود را در دست بگیرند ابزار مناسب و شخصیسازی شده ایجاد کرد؟ راهکار این مهم تنها در تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات است. در ادبیات اقتصادی جدید واژه فینتک یا همان تکنولوژی مالی در حال عمومی شدن است. در این رویکرد جدید اقتصادی فاوا به عنوان یک توانمندساز به کمک آحاد مردم میآید. خلق تکتولوژیهایی مانند نظامهای پرداخت نوین، سرمایهگذاریهای اتوماتیک، سرمایهگذاری اجتماعی، تامین مالی جمعی، معاملات آنلاین، برنامهریزی مالی آنلاین و هزاران استارتآپ فینتکی که در حال رشد است همه نمونههایی از این بعد جدید هستند.
در یک جمعبندی میتوان اینگونه گفت که ایجاد دموکراسی مالی در یک کشور احتیاج به مجموعهای از زیرساختهای حقوقی، اجتماعی، اطلاعاتی و اقتصادی دارد که بسیاری از آنها از مسیر بازار سرمایه عبور میکند. در دنیای جدید بسیار مهم است که بازار سرمایه بتواند با استفاده از بستر فاوا شرایط را برای گسترش کسبوکارهای فینتک تسهیل کند که نتیجه آن دموکراسی سازی هرچه بیشتر اقتصاد خواهد بود.