عصر بازار- اینطور به نظر میرسد که همهی استارتاپها سرمایهشان را در مراحل اوّلیه به دست میآورند؛ امّا آیا این گونه است؟ و اگر بله چه مقدار سرمایه برای جهش یک استارتآپ کافی است؟ چه مقدار پول برای شروع کافی است؟
به گزارش پایگاه خبری«عصربازار» به نقل از اقتصادآنلاین، توضیحات احتمالی بدین شرح است:
برخی از کسبوکارها انتخاب میکنند تا در ابعاد کوچکتر کارشان را شروع کنند و درنهایت این مسئله مهم نیست.
برخی از مؤسسان فرهنگ جمعآوری بیش از اندازه دارند.
برخی از انواع کسبوکارها برای سرمایهگذاران جذابتر هستند.
بنابراین فکر میکنید چه مقدار پول نیاز دارید؟
اگر مسائل شخصیتی و فرهنگی را کنار بگذاریم، آیا واقعاً میارزد که به جای اکانت گوگل، اکانت فیسبوک بسازیم؟ اگر هزینهی لازم برای هر دو یکسان باشد (که من اینطور فکر میکنم)، آیا این طور به نظر نمیرسد که ارتباط بین مقدار پول اوّلیهای که دارید و میزان ارزشی که ایجاد میکنید بسیار ضعیف است؟
این مطلب دربارهی نویسندگی صحیح است؛ کتابها توسّط نویسندگانی نوشته شدهاند که در زندان یا در قحطی زندگی میکردهاند که اینها به خوبی همان کتابهایی هستند که توسّط نویسندگان خوبتغذیهشده، نوشته شدهاند. نلسون ماندلا، اوسکار وایلد، ا. هنری و مارتین لوتر کینگ نشان دادند که بدشانسی منجر به خلق برخی از بهترین نوشتهها میشود؛ امّا آیا این مسئله دربارهی استارتاپ هم درست است؟ درواقع، عکس این قضیه درست است: پول بیشتر، پول بیشتری ایجاد میکند.
به نظر من پاسخ، نیازهای اوّلیه را تحت پوشش قرار میدهد. از نیازهای اوّلیهی یک استارتاپ، مردم هستند. وقتی شما پول کافی برای جذب مردمی که میخواهید داشته باشید، مکانی برای آنها تا بتوانند کار کنند و کامپیوترهایی برای کارشان (که احتمالاً دارند) شما هر آن چه را که نیاز دارید تا کار یک استارتاپ را انجام دهید، دارید، ارزشآفرینی.
اما همیشه راهی برای صرف پول بیشتر در یک استارتاپ وجود دارد؛ بازاریابی یکی از بزرگترین راههاست. شما میتوانید یک دفتر فانتزی اجاره کنید و مبلمان طراحیشده بخرید. همهی اینها باعث بالا رفتن روحیهی افراد میشود؛ امّا این نشانگر یک قدم حذفشده از ایجاد ارزش واقعی است؛ به هر حال صندلیهای فانتزی به عنوان بخشی از هزینهی شرکت هستند.