عصر بازار: تا به حال از خود پرسیدهاید بنیانهای علم تکنیکال چه مواردی را شامل میشوند و بر چه اساسی استوارند؟ آیا میدانستید سهام شرکت بزرگی مانند ایران خودرو از منظر علم اقتصاد سنجی در زمره سهم هایی است که تکنیکال پذیر نیستند و از روند های تصادفی پیروی میکنند و از سوی دیگر سهامی مانند «غالبر» از منطق تحلیل تکنیکال و پیش بینی پذیری بهره میجوید؟
به گزارش پایگاه خبری «عصربازار» به نقل از اقتصادنیوز، تا به حال از خود پرسیدهاید بنیانهای علم تکنیکال چه مواردی را شامل میشوند و بر چه اساسی استوارند؟ آیا میدانستید سهام شرکت بزرگی مانند ایران خودرو از منظر علم اقتصاد سنجی در زمره سهم هایی است که تکنیکال پذیر نیستند و از روند های تصادفی پیروی میکنند و از سوی دیگر سهامی مانند «غالبر» از منطق تحلیل تکنیکال و پیش بینی پذیری بهره میجوید؟
به گزارش اقتصادنیوز، بنابر اطلاعات تحلیلی شرکت داده پردازی اطلاعات مالی پارس با بهره گیری از دانش سری زمانی اقتصاد سنجی به سنجش تکنیکال پذیری(پیش بینی پذیری) تمام اوراق بهادار موجود در بازار سرمایه پرداخته است. بر این اساس در این مقاله سعی شده است با بیانی ساده، منطق موجود در تحلیل های تکنیکال بازگو شود و پس از آن به بررسی منطق اقتصاد سنجی نهان در این تحلیل ها پرداخته شود .
در ابتدا به بنیانهای فلسفی تحلیل تکنیکال میپردازیم. در مباحث اساسی تکنیکال بر سه اصل بسیار تاکید میشود:
1. همه چیز در قیمتها لحاظ شده است .
2. قیمتها بر اساس روندها حرکت میکنند .
3. تاریخ تکرار میشود .
بررسی و تحلیل هر یک از سه اصل فوق از حوصله مقاله حاضر خارج است. به همین جهت به سراغ یکی از پرحاشیه ترین مباحث یعنی منطق شماره یک یا فلسفه «همه چیز در قیمتها لحاظ شده است» میرویم.
یکی از زمینه های کاربردی اقتصاد سنجی یعنی بحث سری های زمانی در این مقوله بسیار به ما کمک میکند تا متوجه شویم «آیا همه چیز در قیمتها لحاظ شده است یا خیر ؟» یا بهتر بگوییم ، «آیا عاملی وجود دارد که در قیمت اثرش را نگذاشته باشد و در یک لحظه ما را غافلگیر کند و تحلیل تکنیکال و معادلات ما را زیر سوال ببرد؟» .
در اینجا با بیانی عامیانه به تعریف مانایی در اقتصاد سنجی میپردازیم که ذهن ما را برای پاسخ به سوال فوق روشن تر میسازد.
یک متغیر سری زمانی ، هنگامی ماناست که میانگین ، واریانس و ضریب خود همبستگی آن در طول زمان ثابت باقی بماند. (1)
در مبانی سری زمانی اقتصاد سنجی مالی اگر بخواهیم عاملی همچون قیمت را ، یک سری زمانی بنامیم ، به حالتهای ریاضی زیر میتوانیم آنها را مورد بحث قرار دهیم:
برای مثال اگر فرض کنیم
قیمت امروز سهام = Pt
قیمت دیروز سهام = Pt-1
جزء خطا یا تصادفی = εt
داریم :
Pt= α +θ Pt-1 +εt
منطق ریاضی بکار برده شده در فرمول بالا میگویید :«قیمت امروز بازار سهم ( یا لحظه ای یا ماه جاری ، سال جاری و.. ) تابعی از قیمت دیروز ( یا لحظه ی قبل یا ماه قبل ، سال قبل و.. ) همان سهم و یک جزء تصادفی است.»(2)
بحث ما در این مقاله همین جزء تصادفی است. این جزء تصادفی در بازار سهام میتواند یک خبر مثبت یا منفی یا هر عامل دیگر باشد که قیمت سهم را به صورت تصادفی تحت تاثیر قرار دهد .
نکته حائز اهمیت این است : که اگر : 1=│θ│ میگوییم این سری زمانی قیمتی نا ماناست و از پدیده گشت تصادفی( در مباحث مالی) پیروی میکند . برای فهم این موضوع میتوان این گونه برداشت کرد که اگر قیمت سهمی در طول زمان از ساختار بالا با شرطی که گفته شد پیروی کند ، این سهام در قیمت جاری خود ( یا لحظه ای یا ماه جاری ، سال جاری و.. ) دارای یک جزء تصادفی است که هر لحظه میتواند قیمت را تحت تاثیر قرار دهد . برای مثال بر اساس تحقیقات ، سهام شرکتی چون ایرانخودرو از چنین حالتی پیروی میکند.
حال میتوانیم بگوییم با همان داده های تاریخی که تکنیکالیست را روی آن پافشاری دارند( بر اساس تحلیل اقتصاد سنجی) اگر نشان دهیم که قیمت یک سهم از ساختار بالا پیروی میکند ، میتوانیم بگوییم قیمت جاری این سهم خاص بدلیل وجود عامل تصادفی ( مانند اخبار و ..) قابل پیش بینی نیست . چرا که هر لحظه ممکن است جزء تصادفی ، خود را وارد بازی کند و معادلات را بهم زند.
حال در سوی دیگر اگر داشته باشیم : 1>│θ│ میگوییم این سری زمانی قیمتی ماناست . به طور مشابه میتوان گفت قیمت جاری ( یا لحظه ای یا ماه جاری ، سال جاری و.. ) این سهم در طول زمان تابعی از جزء تصادفی نبوده و میتوان در اینجا از تحلیل تکنیکال استفاده کرد و بر اساس روند گذشته به طراحی مدلی برای عملکرد قیمت سهام پرداخت .
با فهم روابط اقتصاد سنجی قیمتها حال اگر میشونیم که تحلیگر تکنیکالی توانسته است هدف قیمتی خوبی را برای یک سهم خاص پیش بینی کند (با فرض نا مانا بودن قیمت سهم) ، دو حالت کلی را میتوان با تکیه بر عقل فردی تصور کرد.
1- شانس
2- قدرت نفوذ تحلیلگر در بازار
بر اساس آنچه گفته شد یکی از حالات ، شانس تحلیلگر است که تحلیلش برای یک سهم قیمتی-نامانا دقیق و درست به واقعیت بپیوندد .
دومین حالت بیشتر در بازار کنونی ما اتفاق میافتد . فرض کنید تحلیلگر تکنیکی که قدرت نفوذ بالایی در میان مخاطبان و بازیگران بازار دارد پیش بینی را ارائه دهد : «سهم الف در بازه 100 تا 105 تومان ارزش خرید بالایی دارد.» جدا از بحث مانایی یا نامانایی قیمت آن سهم اگر مخاطبان وی که قدرت نفوذ بالایی در بازار دارند به حرف او عمل کنند قیمت سهم فقط و فقط توسط فشار خرید این دست از معامله گران بالا خواهد رفت ، بدون آنکه شاید دلیل منطقی وجود داشته باشد و یا در حالی که حتی روند قیمتی سهام نامانا باشد .
پس با دید علم اقتصاد سنجی اگر میبینیم تحلیگری بر روی سهم های نامانا تحلیل ها و هدف های قیمتی خاصی را با تاکید فراوان ارائه میکند ، بدانیم که ابزار تحلیل وی همان دو عاملی هستند که نمیتوان بر آنها تکیه کرد و چه بسا در بازار روبه رشدی چون بازار ما به تدریج این تحلیلگران کنار گذاشته خواهند شد .
برخی از سهم های مانا و نامانا در بازار سرمایه :
پی نوشت:
(1)مانایی دو حالت قوی و ضعیف هم دارد که در اینجا به آنها پرداخته نمیشود
(2)وقفه زمانی مرتبه اول فقط برای مثال در نظر گرفته شده است.