عصر بازار- «اصلاح بورس به پایان رسیده و تا چند ماه آینده بورس در مسیر رشد حرکت میکند، اما به دلیل اتفاقاتی مانند نوسانات نرخ ارز و کاهش بودجه دولتی، این رشد با سرعت آهسته پیش میرود». این جمله اظهارنظر کلی امیرعباس کنی در خصوص آینده پیشروی بازار سرمایه است.
به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار»، امیرعباس کنی را فعالان بازار سرمایه با عنوان پدر علم تکنیکال ایران میشناسند، زیرا برای اولین بار تحلیل تکنیکال را وارد بورس تهران کرد. او سالها در آمریکا شرکت کارگزاری داشته و هماکنون که بیش از 20 سال از فعالیتش در بازار سرمایه ایران میگذرد، در فکر ایجاد شرکت مدیریت مشاوره سرمایهگذاری برای جذب هدفمند سرمایهگذاران برای حضور در بازار ایران است. طبق پیشبینی کنی، قیمت نفت در مرز 21 دلار تثبیت میشود، اما بهتر است درآمد نفتی برای بلندمدت با نفت 30 دلاری پیشبینی شود تا دولت و فعالان اقتصادی به فکر چاره برای تامین اقتصادی از سایر راهها باشند. در ادامه مشروح گفتوگوی امیرعباس کنی با هفته نامه بازار امروز آمده است.
اقدام دولت برای افزایش درآمدهای مالیاتی باعث شده است بنگاههای تولیدی که تاکنون نیز فشار زیادی به دلیل رکود اقتصادی تحمل کردند، در زیر فشار مضاعف بمانند. اما از سوی دیگر میبینیم که دولت راهی به جز افزایش مالیات برای تامین بودجه ندارد. به نظر شما اکنون دولت باید چه راهی در پیش بگیرد که کاهش درآمدهای نفتی کمترین آسیب را به بازارها برساند؟
اکنون دولت در حالت انتزاع در هدفها قرار گرفته است. زیرا اکنون صنایع برای خروج از رکود نیاز به معافیتهای مالیاتی دارند و از سوی دیگر درآمدهای مالیاتی اصلیترین راه دولت برای جبران کسری بودجه است. حل این مشکلات به حضور افراد با تجربه در تیم اقتصادی دولت نیاز دارد. اما میتوان گفت بهترین راهکار این است که مالیاتها هوشمند و پلهای باشد و یک نسخه کلی برای همه بنگاهها داده نشود.
شما سالها در آمریکا و ایران تجربه حضور در بازار سرمایه به عنوان کارشناس و معاملهگر را داشتید. اکنون به واسطه تجربهای که در این سالها کسب کردید، شرایط بازار سرمایه را چگونه ارزیابی میکنید؟
در تمام دنیا، تخصص بازار سرمایه یکی از پر محتواترین تخصصهایی است که وجود دارد و افرادی که در این شغل هستند، هوش فردی و اجتماعی بالایی دارند زیرا علوم ریاضی، منطق و مدیریت در آن دخیل است و نظارت و کنترلهای قوی دارد. همچنین قانون حداقل در آن وجود دارد. به این شکل که حداکثر رشد و قدرت در نتیجه کار، برابر با ضعیفترین حلقه زنجیره رسیدن به نتیجه است. این کار نیاز به تکامل پذیری و امیدواری دارد. از لحاظ رفتاری نیز افرادی باید وارد این کار شوند که علاوه بر سود خود، سود دیگران هم برایشان مهم باشد.
به طور کلی بازارسرمایه نتیجه پیشرفتهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در تمام زمینههاست. در واقع بازار سرمایه هنگامی به وجود میآید که سرمایههای علمی و فرهنگی در تمام زمینهها در کنار عدالت اجتماعی قرار بگیرد. در این صورت میتوان ادعا کرد که بازار سرمایه برای همه وجود دارد و تمام افراد جامعه از این نیروی مولد تولید بهرهمند میشوند. حلقه نهایی این زنجیره، ایجاد ارزش افزوده در داراییهای سهامداران این بازار است. البته باید توجه کرد که در بازار سرمایه علاوه بر بنگاههای تولیدی، بنگاههای خدماتی نیز میتوانند حضور داشته باشند و ایجاد ارزش افزوده نه تنها در کالاها، بلکه در خدمات که نتیجه افزایش دانش است نیز دیده میشود.
در بازار سرمایه کشورهای پیشرفته سهام نهادهای خدماتی مانند بیمارستانها مورد معامله قرار میگیرد. زیرا ارزش افزوده خدمات در اقتصاد این کشورها تثبیت شده است. این موارد نشان میدهد که بازار سرمایه میتواند به سمت زندگی برای انسانهای برجسته حرکت کند. در بازار سرمایه اصل تعاون که در آن فعالیتهای اقتصادی برای خدمت به تمام اعضای جامعه انجام میشود، صورت میگیرد.
بازار سرمایه ایران را تا چه حد نزدیک به این بازار سرمایه ایدهآل میدانید؟
بازار سرمایه ایران اکنون راه زیادی برای رسیدن به این مهم دارد. در واقع بازار سرمایه ایران باید به جایی برسد که از لحاظ فرهنگی و بشردوستی در جایگاه اول آن قرار بگیرد. متاسفانه هنوز در برخی از کارگزاریها، فعل و انفعالات درونی آنها شفاف و تمیز و در راستای پیشرفت بازار نیست و هنوز کارگزاریهایی هستند که فقط به افزایش درآمد خود از محل کارمزد فکر میکنند.
علاوه بر آن بورس ما هنوز از لحاظ شفافیت اطلاعاتی و سرعت انتقال اطلاعات با مشکلات زیادی مواجه است. به طور مثال اگر مشتری کارگزاری از کارگزار خود بخواهد که مشخصات اطلاعات مالی یک صنعت خاص را در اختیارش قرار دهد و یا آمار معاملات کد شخصی به همراه میزان سود و ضرر را بدهد، کارگزار به سرعت این کار را انجام نمیدهد. این مشکل به این علت است که سیستمهای اطلاعاتی یکپارچه وجود ندارد.
اکنون که رسما دوران پساتحریم آغاز شده است و بسیاری از سهامداران بورسی در انتظار ورود سرمایهگذاران خارجی هستند، این فرآیند را چگونه پیشبینی میکنید؟
به دلیل تجاربی که در بازار آمریکا و حضور در اتاق صنایع و معادن کالیفرنیا داشتم، اخیرا با معاون سازمان بورس و یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی جلساتی داشتم که در نتیجه این جلسات قرار شد یک برنامه تجاری طراحی کنم که طبق آن شرکتهای مدیریت مشاوره سرمایهگذاری بینالمللی امکان تاسیس پیدا کنند. پس از اتمام تدوین طرح، با اخذ مجوز از وزارت اقتصاد اولین شرکت مشاور سرمایهگذاری بینالمللی را تاسیس میکنم که شعبه اصلی آن در ایران خواهد بود. این شرکت در فاز اول در آمریکا، کانادا و آلمان شعبه خواهد داشت و در فاز دوم نیز شعبههای انگلستان و مالزی راهاندازی میشود.
این نوع سرمایهگذاری که در بسیاری از کشورهای دنیا رایج است، به این صورت انجام میشود که سرمایهگذار خارجی میتواند تا 49 درصد از سرمایه مورد نیاز را تامین کند و 51 درصد توسط سرمایهگذار داخلی تامین میشود. روند سرمایهگذاری این شرکتها به شکلی است که پس از 3 سال، کل سرمایه بازگشت داده میشود. البته این جریانات سرمایهگذاری باید به شکلی باشد که درخور نیازهای کشور باشد و بازارهای هدف این سرمایهگذاریها نیز شناسایی شود.
با توجه به مدل سرمایهگذاری که شما توضیح دادید، انتشار اطلاعات سرمایهگذاران و نیازهای سرمایهگذاری در اولویت اول قرار میگیرد. با توجه به وسواس فعالان اقتصادی کشور در خصوص انتشار اطلاعات چگونه میتوان به نتیجهگیری از این مدل امیدوار بود؟
همان طور که گفتید، انتشار اطلاعات در جذب سرمایهگذار مهمترین عامل برای رونق این بازار است. منابع شناسی سرمایه در دنیای غرب قدمت 100 ساله دارد. به این شکل که اطلاعات سرمایهگذار و طرحهای مورد نیاز سرمایهگذاری در اختیار فعالان حوزههای مختلف اقتصادی قرار میگیرد. در این سیستم شفافیت اطلاعاتی و افشای اطلاعات مهمترین عامل رشد است، در حالی که در ایران اطلاعات به جای آن که انتشار عمومی پیدا کند، مخفی میشود. این موضوع باعث کند شدن روند ورود سرمایهگذاران خارجی و تدوین طرحهای جدید برای سرمایهگذاری است.