عصر بازار- موضوع تامین سرمایه از طریق بازار سرمایه با اینکه هنوز نتوانسته سهم زیادی از تامین مالی کشور را به خود اختصاص دهد، در سالهای اخیر رشد قابل توجهای داشته است.
این در حالی است که پیچیدگی فرآیند تأمین مالی در بازار سرمایه، نامأنوس بودن برخی بنگاه ها با این شیوه از تامین مالی، تنوع اندک ابزارهای طراحی شده و عدم توسعه زیرساختهای شرکتهای تامین سرمایه، سبب شده این بخش از بازار به طور مناسب نتواند از ظرفیتهای خود بهرهمند گردد. به این منظور و برای آشنایی بیشتر با این شیوه از تامین مالی و بررسی عملکرد کشورهای توسعه یافته در تامین مالی از طریق بازار سرمایه، با محمد مسعود غلامپور مدیر بازاریابی تامین سرمایه نوین به گفت و گو نشستیم.
آقای غلامپور ابتدا تاریچه تامین سرمایه در کشورهای توسعه یافته و انواع فعالیتهای این شرکتها در دنیا را توضیح دهید؟
ظهور شرکتهای تامین سرمایه یا بانکهای سرمایهگذاری در دنیا، به سال 1933 و تصویب قانون گلس استیگال پیرو بحران مالی سال 1929 در آمریکا باز میگردد. دلیل ایجاد این نهادهای مالی، اقدامات غیر حرفهای و سودجویانه بانکهای تجاری در فروش سهام و داراییهای بنجل تسهیلات گیرندگان از طریق بخش سرمایهگذاری به عموم مردم بود. در نتیجه با این اقدام ارتباط بین بانکهای تجاری و سرمایهگذاری عملا در قالب دو شرکت مستقل قلمداد و نظارت بیشتری در خصوص آنها صورت گرفت. فعالیت اصلی بانکهای سرمایهگذاری عموما در دو بخش اصلی فروش و خرید اوراق بهادار طبقهبندی میشود. بخش فروش اوراق بهادار شامل خدمات مالی شرکتی مانند تامین مالی از جمله ادغام، تملیک و مدیریت ریسک است. در حالیکه در بخش خرید نسبت به مدیریت منابع مازاد سرمایهگذاران و خرید و مدیریت انواع اوراق بهادار برای آنها اقدام میشود.
تنوع ارائه خدمات مذکور عموما به صورت یک طیف است و در تشکلهای تجاری و بازههای زمانی مختلف، خدمات خاصی مورد توجه بانکهای سرمایهگذاری بوده است. برای مثال در زمان رونق اقتصادی بیشتر به تامین منابع مالی و ارائه خدمات تعهد پذیره نویسی برای شرکتها اقدام شده و در زمان رکود خدمات مشاوره ادغام و برنامهریزی استراتژیک ارائه میشود. در قالب مقیاس نیز برخی از بانکهای بینالمللی و بزرگ هستند که هم خدمات فروش و هم خرید ارائه میدهند. در حالی که برخی از بانکها صرفا خدمات مدیریت دارایی یا مشاوره تجدید ساختار ارائه میکنند. البته پس از سال 2007 و ورشکستگی برخی بانکهای سرمایهگذاری، بانکهای بزرگ از قالب بانک سرمایهگذاری صرف، به یک هلدینگ بانکی که شامل بانکداری تجاری با امکان جذب سپردههای بانکی عمومی بود، تغییر شکل دادند.
تفاوت فعالیت این شرکتها در دنیا با ایران به چه ترتیبی است؟
مقایسه این تقسیمبندی با نظام مالی و خدمات مالی ارائه شده از سوی شرکتهای تامین سرمایه حاکی از نبود بسیاری از خدمات است. در حال حاضر به دلیل عدم توسعه بازارهای مالی ایران و بانک محور بودن اقتصاد کشور، فعالیت اصلی بانکهای سرمایهگذاری عمدتا به تعهد پذیره نویسی و بازار گردانی اوراق بدهی و در سطح بسیار پایین اوراق سهام به همراه مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری مشترک است.
سهم تامین سرمایه از طریق بازار سرمایه (شرکتهای تامین سرمایه) در کشورهای توسعه یافته در مقایسه با ایران به چه صورتی است؟
برای پاسخ به این سوال توجه به نظام مالی کشورها بسیار حائز اهمیت است. در کشورهایی مانند آلمان و ژاپن که مانند ایران بانک محور هستند، فرآیند تامین مالی عموما از طریق بازار پول و شبکه بانکهای تجاری انجام می شود. این در حالی است که در کشوری مانند آمریکا با در اختیار داشتن 50 درصد از دارایی های مالی دنیا، این فرآیند از طریق بازار سرمایه صورت می گیرد.
بر همین اساس بانکهای سرمایه گذاری در کشورهای بازار محور، نقش پررنگتری نسبت به بانکهای تجاری دارند و می توان گفت با توجه به توسعه بازارهای بدهی و تنوع ابزارها در این بازارها، بانک های سرمایه گذاری نقش موثری ایفا میکنند.
اصولا لزوم و محاسن استفاده از تامین سرمایه از بازار سرمایه چیست؟
محصول اصلی شرکتهای تامین سرمایه، مدیریت ریسک در محدوده پول است. به عبارت دیگر این شرکت ها با برنامه ریزی بر حجم پول، نسبت به ارائه خدمات تعهد پذیره نویسی و تامین منابع مالی برای شرکت ها اقدام می کنند. این در حالی است که بانک های تجاری روی شبه پول و سپرده های بانکی برنامه ریزی می کنند. بر این اساس مزیت بانکهای سرمایه گذاری در تامین منابع برای بنگاههای اقتصادی از جمله دولت و شهرداریها، فروش تضمین تامین اعتبار به آنها است.
اگر بخواهیم سهم بازار تامین سرمایه از طریق بازار سرمایه (شرکتهای تامین سرمایه) از کل تامین سرمایه (تامین سرمایه از طریق بانک ها) در ایران داشته باشیم، سهم بازار تامین مالی از طریق بازار سرمایه به چه میزانی است؟
آمار تامین مالی حاکی از سهم 7 درصدی بازار سرمایه از کل تامین مالی کشور است که در سالهای اخیر این مهم، روند رو به رشدی را داشته است که این امر جای امیدواری دارد.
در حال حاضر ابزارهای نوین موجود در تامین سرمایه و تامین مالی در بازار ایران چقدر است و در کشورهای توسعه یافته مقایسهی بین تنوع این ابزارها با ایران به چه ترتیبی است؟
اگر نگاهی به بازارهای مالی در کشورهای توسعه یافته داشته باشیم، شاید صدها و حتی میلیون ها ابزار تامین مالی، سرمایه گذاری و مدیریت ریسک را پیدا کنیم. این در حالی است که عمدتا این ابزار از سوی بانکهای سرمایه گذاری در بستر بازاری شفاف و فاقد بوروکراسی فراهم شده است.
در ایران نیز شاید به دلیل وجود نداشتن و توسعه نیافتن بهینه بازارهای ساختار یافته به همراه عدم به کارگیری تامین بازده در عوامل کلیدی پایه از جمله نرخ بهره بانکی، ابزارهای موجود به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد و این ابزارهای محدود به اوراقی چون مشارکت، اجاره، مرابحه و استصناع محدود است. در واقع تقاضای بازاری کل (شرکتها) در مجموع بیشتر از 8 هزار میلیارد تومان نبوده است. همچنین عدم وجود زیرساختهای نرم افزاری مناسب نیز یکی دیگر از دلایل عدم توسعه نوآوریهای مالی بوده که منجر به عدم توسعه بازار آتی سهام و ابزارهای مشتقه دیگر شده است.
اصولا لزوم استفاده از ابزارهای متنوع تامین سرمایه چیست؟
همانطور که در سوال قبل نیز عنوان شد، بهبود زیرساخت های فناوری اطلاعات، توسعه بازارهای بدهی، شناور سازی نرخ تامین مالی، به کار گیری مکانیزم بازار در تعیین نرخ بهره، امکان توسعه بازار ارز، امکان تبادل لحظهای بورسهای کشور با بورس های بین المللی، بهبود ارتباط لحظه ای شرکت سپرده گذاری مرکزی با متولی های بین المللی جهت امکان ورود سرمایه های خارجی، امکان بهبود بوروکراسی فعلی در تدوین و توسعه ابزارهای جدید و امکان ارائه این ابزارها از سوی شرکت های تامین سرمایه می تواند از جمله مواردی باشد که به تنوع و توسعه ابزارهای مالی و مدیریت ریسک کمک کند.